کریس رونالدو در دهکده ی فونچال واقع در جزیره ی کوچک مادیرای کشور پرتغال بدنیا آمد.

پدرش ژوزه دینیس آویرو و مادرش ماریادولارس دو سانتوس به همراه یک برادر به نام هوگو و دو خواهرش به نام های الما و کاتیا خانواده شش نفری کریس رونالدو را تشکیل می دادند.

نام رونالدو را پدرش به خاطر علاقه ای که به رونالد ریگان رئیس جمهور سابق آمریکا داشت انتخابکرد البته نه بدلیل سیاسی بلکه هنرپیشه ی مورد علاقه اش بود.

رونالدو از سه سالگی فوتبال را روی ماسه های کنار ساحل مادیرا آغاز کرد. کریس از کودکی طرفدار باشگاه اس ال بنفیکای لیسبون بود اماتقدیر این چنین بود که به تیم رقیب یعنی اسپورتینگ برود.

اولین بازی رونالدو در سن هشت سالگی برای تیم آماتور آندورینیا اتفاق افتاد که پدرش تدارکاتچی آن باشگاه بود. در سال 1995 که کریس 10 سال داشت ،دو باشگاه خوب منطقه ی مادیرا یعنی مارتیمیو و ناسیونال علاقه مند به امضا قرارداد با وی شدند مارتیمیو فرصت بدست آوردن کریس رونالدو را بخاطر از دست رفتن قرار ملاقات با روی سانتوس مربی آندورینیا به باشگاه ناسیونال داد.

پس از یک سال در ناسیونال و بردن عنوان قهرمانی رده نونهالان فقط با سه روز تمرین به اسپورتینگ لیسبون پیوست. اولین بازی کریس با پیراهن راه راه سبز و سفید اسپورتینگ در برابر موریرنسه دو گل برای کریس نوجوان داشت که شروع خیلی خوبی بود

برای بازی های قهرمانی زیر 17 سال اروپا به تیم ملی دعوت می شود و اولین بار توسط ژرارد هولیه سرمربی وقت لیورپول مورد توجه قرار گرفت اما چون کریس 16 ساله بود مدیران لیورپول مخالفت کردند زیرا معتقد بودند وی خیلی جوان است و فوتبالیست بهتر از او فراوان.

در همین زمان اسپورتینگ در یک بازی اروپایی با منچستر یونایتد روبرو می شود که با نتیجه سه بر یک به پیروزی می رسد. آن شب سر الکس مجذوب جوانکی می شود که می تواند در هر دو گوش چپ و راست و با هر دو پا دفاع حریف را به هم       

سال 2003 دیوید بکهام قصد جدایی از منچستر را دارد و به رئال می رود و پیراهن افسانه ای شماره 7 منچستر به کریس رونالدو می رسد ولی فرگوسن تصمیم خود را گرفته و با 12.24 میلیون پوند سرخ پوش می شود. در فصل 2003-2004 در نخستین بازی جانشین رونی می شود و در 30 دقیقه ی حضورش یک پنالتی می گیرد. تا در جشن پیروزی 4-0 تیمش مقابل بولتون سهیم باشد.

کریس تحت نظر فرگوسن پیشرفت می کند و در سال 2005 در حین تمرین با نیستلروی درگیر می شود و سرانجام نیستلروی به رئال می رود و رونالدو قراردادش را با منچستر تا 2008 تمدید میکند درخشش با من یونایتد و چند کارت زرد و قرمز نشان از نا پختگی کریس دارد.

فرگوسن در یونایتد و اسکولاری در تیم ملی پرتغال وارد عمل می شوند تا کریس بر اعصابش مسلط شود. بیست و نه اکتبر 2005 هزارمین گل یونایتد را در لیگ برتر به ثمر می رساند.اولین افتخار رونالدو به دست می آید.

بهترین فوتبالیست جوان سال از طرف فیفا درآگوست 2003 برابر قزاقستان ظاهر میشود و با تیم ملی به یورو 2004 می رود و نائب قهرمان می شوند. با تیم المپیک به آتن میرود.

هفت سپتامبر 2005 پدر می میرد چند ساعت پس از فوت پدر مقابل روسیه قرار می گیرد

در سال 2006 اولین گل خود را در جام جهانی به ایران میزند و در 8 جولای 2006 در مقابل انگلستان باعث اخراج همبازیش یعنی وین رونی میشود.

شایعات جدایی از منچستر آغاز می شود حمله ی رسانه ای در انگلیس و اعتراض همبازیانش او را به سمت مادرید می کشاند اما سر الکس مانع این اتفاق می شود و با قهرمانی در فصل بعد درایت خود را به رخ همگان میکشد. اوج رونالدو در فصل 2007-2008 رقم می خورد جایی که در یک فصل با من یونایتد 42 گل می زند و علاوه بر لیگ برتر ،قهرمانی در جام باشگاه های اروپا را بدست می              

رئالی ها بلا فاصله وارد عمل می شوند و تمام تابستان را صرف تبلیغ انتقال رونالدو به تیمشان می کنند ولی باز هم با دخالت فرگوسن می گوید:

من میخواهم با جان و دلم برای یونایتد بازی کنم این جمله آب سردی بود بر ادعا های رئالی ها اما فقط یک سال طول کشید تا این اتفاق بیفتد و این انتقال جنجالی شکل بگیرد.

حاشیه ها:

مورینیو کریس را یک بچه بی سواد دهاتی خطاب می کند در همین حین حمله رسانه ای آغاز می شود .

در اکتبر 2005 پلیس از او به اتهام تجاوز به یک مدل در هتلی در لندن تحقیق می کند اما او تبرئه می شود . آگوست 2006 خبر نامزدی او با مرکه رومرو زنی مطلقه و شاغل در تلویزیون اسپانیا که 9 سال از وی بزرگتر است به رسانه ها میرسد مرکه این رابطه را می پذیرد اما کریس هیچگاه قبول یا رد نمی کند.

شایعات زیادی دور او می چرخد : نامزدی او با یورانا یاردل خواهر فوتبالیست برزیلی پورت

و رابطه با مانکن معروف لورن فرین

دوستی با ملکه ی زیبایی پرتغال

و ...

در مهمانی های مجلل هالیوود در کنار هنر مندان مشهور ظاهر می شود . درباره ی او می گویند پا جای پای بکهام ممیگذارد و شاید هم بزودی در هالیوود ظاهر شود اما زندگی وی تماما خوشگذرانی نیست

در کارهای خیریه نیز فعالیت میکند در سال 2005 در فاجعه سونامی شرق آسیا به پا می خیزد و با خرید خانه ای برای کودکی 11 ساله سمبل کمک با بازماندگان سونامی می شود.

امروز با تمام این روایات کریس رونالدو در 24 سالگی با قیمت 94 میلیون یورو گرانترین بازیکن جهان است و مفتخر به عنوان هایی مانند بهترین بازیکن جهان در سال 2008 و بهترین بازیکن اروپا است

و هم اکنون فصل تازه ای از زندگی در سانتیاگو برنابئو برای وی آغاز شده است.

بر گرفته از وبلاگ http://cristiano-7.blogfa.com



تاريخ : سه شنبه 24 دی 1392 | 11:52 | نویسنده : mahdizarei |

 

                    

 پیام صادقیان در سال 1370 درروز 10 اسفند در شهر تبریز به دنیا آمد . وی دوران کودکی خود را در محله به نام شمس تبریزی گذراند .

سپس وی در 11 سالگی تصمیم به شروع فوتبال کرد و در 12 سالگی کاپیتان تیم فوتبال تبریز شد و از این طریق وی به تیم ملی دعوت شد و در رده سنی نوجوان در سطح تیم ملی نیز کاپیتان بود .

وی دوران جوانی خود را در تیم ذوب آهن سپری کرد و بعد از ذوب آهن با قراردادی 2 ساله به پرسپولیس پیوست.

افتخارات وی :

نائب قهرمانی در لیگ برتر فوتبال ایران 88-89 با تیم ذوب آهن

نائب قهرمانی در لیگ آسیا 2010 با تیم ذوب آهن 

اطلاعات باشگاهی :

باشگاه کنونی : پرسپولیس

پست : هافبک هجومی

شماره : 11



تاريخ : سه شنبه 24 دی 1392 | 11:45 | نویسنده : mahdizarei |

                                                             تختی

                   

غلامرضا تختی در روز پنجم شهریور ماه ۱۳٠۹در خانواده‌ای متوسط و مذهبی در محله‌ خانی آباد تهران به دنیا آمد. “رجب خان” – پدر تختی – غیر از وی دو پسر و دو دختر دیگر نیز داشت که همه‌ آنها از غلامرضا بزرگتر بودند. “حاج قلی”، پدر بزرگ غلامرضا، فروشنده‌ خوار و بار و بنشن بود. از قول رجب خان، تعریف می‌کنند که حاج قلی در دکانش بر روی تخت بلندی می‌نشست و به همین سبب در میان اهالی خانی آباد به حاج قلی تختی شهرت یافته بود. همین نام بعدها به خانواده‌های رجب خان منتقل شد و به “نام خانوادگی” تبدیل شد. رجب خان با پولی که از ماترک پدرش به دست آورده بود، در محل سابق انبار راه‌آهن زمینی خریده و یک یخچال طبیعی احداث کرده بود و از همین راه، مخارج زندگی خانواده‌ پرجمعیت خود را تأمین می‌کرد.

 

نخستین واقعه‌ای که در کودکی غلامرضا روی داد و ضربه‌ای بزرگ و فراموش نشدنی بر روح او وارد کرد، آن بود که مرحوم پدرش برای تأمین معاش خانواده‌ ناچار شد خانه‌ مسکونی خود را گرو بگذارد. تختی سالها بعد در آخرین مصاحبه‌ خود با یادآوری این ماجرای تلخ می‌گوید: “یک روز طلبکاران به خانه‌ ما آمدند و اثاثیه‌ خانه و ساکنینش را به کوچه ریختند، ما مجبور شدیم که دو شب را توی کوچه بخوابیم. شب سوم اثاثیه را بردیم به خانه‌ همسایه‌ها و دو اتاق اجاره کردیم. چندی بعد روزگار، عرصه را بیشتر بر پدرم تنگ کرد تا این که مجبور شد یخچال طبیعی‌اش را نیز بفروشد. این حوادث تأثیر فراوانی در روحیه‌ پدرم گذاشت و باعث اختلال روحی او در سالهای آخر عمر شد.”

 

در چنان شرایطی، غلامرضا تنها ۹سال به تحصیل پرداخت. وی خود می‌گوید: “مدت ۹سال در دبستان و دبیرستان منوچهری که در همان خانی آباد قرار داشت، درس خواندم، ولی تنها خاطره‌ای که از دوران تحصیل به یاد دارم، این است که هیچوقت شاگرد اول نشدم، اما زندگی در میان مردم و برای مردم درسهایی به من آموخت که فکر می‌کنم هرگز نمی توانستم در معتبرترین دانشگاهها کسب کنم.

 

زندگی همچنین به من آموخت که مردم را دوست بدارم و تا آنجا که در حد توانایی من است، به آنان کمک کنم. حال، این کمک از چه طریقی و از چه راهی باشد، مهم نیست. هر کس به قدر تواناییش …”

غلامرضا، ورزش را از نوجوانی آغاز کرد. ورزش ابتدا برای او نوعی تفنن و سرگرمی بود. در همان اوان، خیال قهرمان شدن، مدتی او را به وسوسه انداخت اما از همان نوجوانی که تازه به فکر باشگاه رفتن افتاده بود، اعتقاد داشت که ورزش برای تندرستی و سلامت جان و تن هر دو لازم است.

شادروان تختی در مصاحبه‌ای با اشاره به فقر و مشقت زمان نوجوانی‌اش می‌گوید: “با آن که علاقه‌ی فراوانی به ورزش داشتم، مجبور بودم که در جستجوی کاری برآیم. زندگی، نان و آب، لازم داشت. برای مدتی به خوزستان رفتم و در ازای روزی هفت یا هشت تومان، کار کردم. دنیا در حال جنگ (جنگ جهانی دوم) بود، زندگی به سختی می‌گذشت.”

 

آشنایی حقیقی تختی با ورزش و کشتی در باشگاه “پولاد” آغاز شد. وی که پیش از این گودها و زورخانه‌های فراوانی دیده بود و شیفته‌ تواضع و افتادگی پهلوانانی کشتی و ورزشی باستانی شده بود، برای نخستین بار در سال هزار و سیصد و سی و نُه به باشگاه پولاد (واقع در خیابان شاهپور سابق) رفت و به دلیل علاقه و استعداد وافری که نسبت به کشتی نشان داد مورد توجه مرحوم “حسین رضی زاده” مدیر آن باشگاه قرار گرفت.

 

تختی، خود می گوید: “رضی خان آدم خوبی بود، اگر کسی را نشان می‌کرد و می‌دید که استعداد کشتی دارد، دست از سرش بر نمی‌داشت. در گرمای تابستان لخت می‌شدیم و هر روز از ساعت دو بعد از ظهر تا چندین ساعت کشتی می‌گرفتیم، از دوش آب گرم و حمام خبری نبود. کشتی گیران برای وزن کم کردن، به خزینه می‌رفتند تشکهای کشتی را با پنبه پر می‌کردند، اما خاک و خاشاک آن، بیش از پنبه بود.”

                      

تختی که پس از بازگشت از خوزستان (مسجد سلیمان) روانه‌ خدمت سربازی شده بود، در سربازخانه با استفاده از فرصتها و توجهات فراهم شده، به ‌ویژه تشویق و حمایت دبیر وقت فدراسیون کشتی که در دژبان ارتش فعالیت داشت، تمرینات کشتی خود را بار دیگر آغاز کرد. تختی خود در این باره می‌گوید: “وقتی در سال ۱۳۲۸در مسابقه‌ بزرگ ورزشی (کاپ فرانسه) شرکت کردم، در همان اولین دوره ضربه فنی شدم. اما تمرینهای جدی و سختی که در پیش گرفتم، مرا یاری کرد تا حقیقت مبارزه را درک کنم؛ اگر چه شور پیروزی در سر داشتم، اما کار و کوشش را سرآغاز پیروزی می‌دانستم.”

 

به این ترتیب تختی با تمرین و پشتکار مثال زدنی رفته رفته خود را از میان بازنده‌ها بیرون کشید و سرانجام در سال هزار و سیصد و سی در وزن هفتاد و نه کیلوگرم به عضویت تیم ملی درآمد. وی در نخستین دوره‌ مسابقه‌های کشتی آزاد قهرمانی جهان (هلسینکی، ۱۹۵۱) با وجود آن که هنوز ۲۱سال داشت، نایب قهرمان جهان شد. درخشش خیره‌ کننده‌ی تختی در رقابتهای کشتی هلسینکی که در نخستین حضور او در مسابقه‌های قهرمانی جهان و در فاصله‌ کمتر از دو سال از ورودش به میادین ورزشی داخلی اتفاق افتاد، بیش از هرچیز نمایانگر ایمان و تلاش و اراده‌ کم نظیر تختی و همچنین استعداد و مهارت فوق‌ العاده‌ او در زمینه‌ کشتی بود.

 

گفتنی است در اولین دوره مسابقات قهرمانی کشتی آزاد جهان که از لحاظ تاریخی میدان معتبر و تعیین کننده‌ای برای کشتی ایران و جهان بود، تیم ملی کشتی آزاد ایران با ترکیب کامل و در هر هشت وزن آن زمان حضور پیدا کرد و با کسب دو نشان نقره (محمود ملاقاسمی و غلامرضا تختی) و دو نشان برنز (عبدالله مجتبوی و مهدی یعقوبی) در نتیجه‌ ای درخشان و غیر قابل تصور پس از تیمهای ملی ترکیه و سوئد عنوان سوم جهان را به دست آورد.

 

مسابقات سال ۱۹۵۱هلسینکی (فنلاند) برای تختی آغاز راهی بود که طی ۱۵سال آینده با کسب دهها پیروزی و فتح سکوهای متعدد قهرمانی در بزرگترین میادین بین‌المللی کشتی ادامه یافت.

شادروان غلامرضا تختی در سال ۱۳۳۱(۱۹۵۲) در نخستین حضور خود در رقابتهای المپیک با کسب شش پیروزی و قبول یک شکست در برابر “دیوید جیما کوریدزه” از شوروی صاحب نشان نقره شد. وی در این مسابقه‌ها توانست حیدر ظفر ترک را که سال پیش با غلبه بر تختی قهرمان جهان شده بود را شکست دهد.

 

تختی در دومین دوره‌ مسابقات جهانی که در خرداد ماه هزار و سیصد و سی و سه (۱۹۵۴) که در توکیو برگزار شد، در وزن هفتم (هفتاد و هشت کیلو) به رقابت پرداخت که با وجود پیروزیهای درخشان و شایستگی فراوانی که از خود بروز داد با قبول یک شکست غیر منتظره در برابر “وایکینگ پالم” سوئدی از راهیابی به فینال بازماند و در نهایت عنوان چهارمی این وزن را به دست آورد.

تختی شش ماه بعد در یک دیدار دوستانه در سوئد، «پالم» را با ضربه‌ فنی شکست داد و باخت غافلگیرانه توکیو را به خوبی جبران کرد.

 

شادروان تختی همچنین در سال ۱۹۵۵ در جشنواره‌ بین‌المللی ورشو موفق به کسب نشان نقره شد. اما سومین دوره‌ مسابقه‌های قهرمانی جهان (استانبول، ۱۹۵۷) تجربه‌ تلخی برای مرحوم تختی بود. وی که در این دوره از رقابتها، برای اولین و آخرین بار در وزن فوق سنگین آن زمان (۸۷+ کیلوگرم) کشتی می‌گرفت، به دلیل وزن بسیار کمتر نسبت به رقیبان با دو باخت حذف شد. پهلوان ایران با وجود حذف شدن در استانبول آبرومندانه کشتی گرفت و نتایجی که به دست آورد با توجه به آن که با وزن ۹۲کیلوگرم به مصاف کشتی گیران فوق سنگین رفته بود، در مجموع غیر قابل قبول نبود.

 

به عنوان نمونه «دیتریش» آلمان و «ایوان ویخریستیوک» روس، حریفان اصلی تختی در این رقابتها صد و ده کیلوگرم وزن داشتند و علاوه بر آن در وزن خود نیز از تجربه‌ خوبی برخوردار بودند.

 

در بازیهای المپیک ملبورن (استرالیا) که در آذرماه ۱۳۳۵(۱۹۵۶) برگزار شد تختی یک بار دیگر در وزن هفتم (۸۷ کیلوگرم) به مصاف رقبایی از شوروی، آمریکا، ژاپن آفریقای جنوبی، کانادا و استرالیا رفت و با شکست تمامی حریفان اولین نشان طلای خود را به گردن آویخت. این برای نخستین بار بود که دو قهرمان از آمریکا و شوروی در یک سکوی معتبر جهانی پایین تر از حریف ایرانی قرار می‌گرفتند. جهان پهلوان تختی در اسفند ماه همان سال با غلبه به مرحوم حسین نوری به مقام پهلوانی ایران دست یافت و صاحب بازوبند شد و در سالهای سی و شش و سی و هفت نیز این عنوان را تکرار کرد. جهان پهلوان تختی در سال ۱۹۵۸در بازیهای آسیایی توکیو و مسابقات قهرمانی جهان در صوفیه به ترتیب نشانهای طلا و نقره‌ این رقابتها را به گردن آویخت و در مهر ماه سال سی و هشت (هزار و نهصد و پنجاه و نه) در چهارمین دوره‌ مسابقات کشتی آزاد قهرمانی جهان که در تهران برگزار شد سومین عنوان قهرمانی جهان خود را کسب کرد. “بوریس کولایف” از شوروی تنها کشتی گیری بود که با امتیاز به تختی باخت و در ۵ کشتی دیگر رقبای مجارستانی، لهستانی، فرانسوی، بلغار و ترک تختی با ضربه‌ فنی مغلوب پهلوان ایران شدند.

                         

تیم ملی کشتی آزاد ایران که در رقابتهای تهران با اکتفا به دو مدال طلای غلامرضا تختی و امامعلی حبیبی با وجود برخوردی از امتیاز میزبانی در حفظ عنوان سومی سالهای قبل نیز ناموفق بود در هفدمین دوره‌ی بازیهای المپیک (ایتالیا، هزار و نهصد و شصت) تا مکان پنجم رده بندی سقوط کرد. تختی کاپیتان تیم ملی و پر تجربه ‌ترین کشتی‌گیر ایران که در این رقابتها در وزن هفتم به میدان رفته بود، پس از پیروزی در پنج دیدار با در مسابقه‌ نهایی با قبول شکست در برابر “عصمت آتلی” از ترکیه به گردن آویز نقره دست یافت.

 

مسابقه‌های قهرمانی جهان در یوکوهامای ژاپن میدانی فراموش نشدنی برای کشتی ایران بود. تیم ملی کشتی آزاد کشورمان پس از حضور در  ۸دوره مسابقات المپیک و جام جهانی در رقابتهای جهانی ۱۹۵۹ژاپن، پر افتخار‌ترین حضور خود در تاریخ کشتی را رقم زد و با دریافت پنج نشان طلا، یک نشان نقره، یک نشان برنز و یک عنوان پنجمی به مقام قهرمانی کشتی آزاد جهان دست یافت.

                       

جهان پهلوان تختی که در این مسابقات در وزن ۸۷ کیلوگرم به مصاف حریفان رفته بود با حضوری مقتدرانه آخرین مدال طلای خود را به گردن آویخت. کشتی‌گیران آزاد ایران در ششمین دوره‌ی رقابتهای قهرمانی جهان در تولیدوی آمریکا (۱۹۶۲) نیز حضوری شایسته داشتند.

تیم ملی ایران اگرچه نتوانست مقام قهرمانی خود را در این مسابقات حفظ کند ولی کسب مقام سوم جهان نیز با توجه به کارشکنیها و ناداوریهایی که در حق تختی و سایر کشتی‌گیران ایران روا شد نتیجه‌ قابل قبولی تلقی می‌شود. جهان پهلوان تختی در این مسابقات با حضور مقتدرانه در برابر «وان براند» آمریکایی، «مروید» روسی و «عصمت آتلی» که از قهرمانان صاحب نام وزن هفتم بودند از حیثیت کشتی ایران به خوبی دفاع کرد و در نهایت پس از تساوی با «مروید» جوان تنها به دلیل ۲۰۰گرم اضافه وزن نسبت به حریف از دریافت نشان طلا محروم شد و به گردن آویز نقره رضایت داد.

 

قهرمان ارزشمند ایران در شرایطی در این دیدارها شرکت کرد که از بیماری خطرناکی رنج می‌برد با این حال عشق به ملت ایران او را به مصاف با بزرگترین قهرمانان جهان کشاند. شدت بیماری تختی به حدی بود که پس از دیدار فینال سریعاً به نیویورک منتقل و روز بعد در بیمارستان بزرگ نیویورک تحت عمل جراحی قرار گرفت. در فاصله  سالهای هزار و نهصد و شصت و دو تا هزار و نهصد و شصت و شش، جهان پهلوان تختی با وجود سن بالا همچنان عضو تیم ملی ایران بود. اما تنها در بازیهای المپیک هزار و نهصد و شصت و چهار توکیو شرکت کرد که در این دیدار با بد ‌اقبالی از کسب چهارمین نشان المپیک خود بازماند و به عنوان چهارمی جهان اکتفا کرد. البته جانشینان تختی در مسابقات جهانی صوفیه (هزار و نهصد و شصت و سه) و منچستر (هزار و نهصد و شصت و پنج) ‌از دریافت حتی یک امتیاز در وزن هفتم ناموفق بودند، این امر در کنار عشق وافری که ملت ایران به جهان پهلوان داشتند، موجی از درخواستهای مردمی و مطبوعاتی برای حضور مجدد تختی در رقابتهای جهانی را برانگیخته بود. پهلوان سی و شش ساله  ایران با وجود عدم آمادگی کافی و گذشتن از مرز بازنشستگی شرکت در مسابقه های جهانی هزار و نهصد و شصت و شش (تیر ماه هزار و سیصد و چهل و پنج) تولیدو را پذیرفت.

 

تختی در مسابقات انتخابی مسابقات جهانی هزار و نهصد و شصت و شش از نظر نتایج فنی و پیروزی با ضربه‌ فنی، بهترین چهره شناخته شده و به عنوان بهترین کشتی گیر وزن هفتم ایران راهی آمریکا شده بود با این حال کارشکنیها و برخوردهای سوئی که از سوی برخی افراد و مقامات نسبت به او روا می‌شد روحیه‌ او را تضعیف کرده بود.

 

جهان پهلوان به هنگام عزیمت به آخرین سفر خود، در میان خیل عظیم مردمی که برای بدرقه  او و همراهانش آمده بودند در گفت‌ و گو با خبرنگار “کیهان ورزشی” گفت: “هیچ چیز نمی‌تواند مرا خوشحال کند، پول، مدال طلا، عشق و حتی عشق. نسبت به این مردمی که به فرودگاه آمده‌اند، احساس شرمندگی می‌کنم. راستی چقدر محبت بدهکارم؟ من چرا باید کشتی بگیرم؟ چرا باید همراه تیم، مسافرت کنم، تا سبب این همه مراجعت باشم؟ اگر پاسخ به این پرسش را می‌دانستم من هم می‌توانستم ادعا کنم چون دیگران هستم … وقتی کسی نداند چه عاملی سبب خوشحالی‌اش خواهد شد، یقیناً نخواهد توانست بگوید چرا کشتی می‌گیرد و چرا همراه تیم مسافرت می‌کند.” تختی که بی‌امید به مصاف تازه نفسی ها و جوانان جویای نام رفته بود، متأسفانه با بدترین قرعه‌ ممکن نیز مواجه شد به طوری که پس از پیروزی پنج بر صفر در مقابل حریفی از مجارستان به مصاف «الکساندر مدوید» و «احمد آئیک» (نفرات اول و دوم این دوره از رقابتها) رفت و با قبول شکست در برابر آنها برای همیشه با صحنه‌ کشتی خداحافظی کرد.

غلامرضا تختی در روز پنجم شهریور ماه ۱۳٠۹در خانواده‌ای متوسط و مذهبی در محله‌ خانی آباد تهران به دنیا آمد. “رجب خان” – پدر تختی – غیر از وی دو پسر و دو دختر دیگر نیز داشت که همه‌ آنها از غلامرضا بزرگتر بودند. “حاج قلی”، پدر بزرگ غلامرضا، فروشنده‌ خوار و بار و بنشن بود. از قول رجب خان، تعریف می‌کنند که حاج قلی در دکانش بر روی تخت بلندی می‌نشست و به همین سبب در میان اهالی خانی آباد به حاج قلی تختی شهرت یافته بود. همین نام بعدها به خانواده‌های رجب خان منتقل شد و به “نام خانوادگی” تبدیل شد. رجب خان با پولی که از ماترک پدرش به دست آورده بود، در محل سابق انبار راه‌آهن زمینی خریده و یک یخچال طبیعی احداث کرده بود و از همین راه، مخارج زندگی خانواده‌ پرجمعیت خود را تأمین می‌کرد.

 

نخستین واقعه‌ای که در کودکی غلامرضا روی داد و ضربه‌ای بزرگ و فراموش نشدنی بر روح او وارد کرد، آن بود که مرحوم پدرش برای تأمین معاش خانواده‌ ناچار شد خانه‌ مسکونی خود را گرو بگذارد. تختی سالها بعد در آخرین مصاحبه‌ خود با یادآوری این ماجرای تلخ می‌گوید: “یک روز طلبکاران به خانه‌ ما آمدند و اثاثیه‌ خانه و ساکنینش را به کوچه ریختند، ما مجبور شدیم که دو شب را توی کوچه بخوابیم. شب سوم اثاثیه را بردیم به خانه‌ همسایه‌ها و دو اتاق اجاره کردیم. چندی بعد روزگار، عرصه را بیشتر بر پدرم تنگ کرد تا این که مجبور شد یخچال طبیعی‌اش را نیز بفروشد. این حوادث تأثیر فراوانی در روحیه‌ پدرم گذاشت و باعث اختلال روحی او در سالهای آخر عمر شد.”

 

در چنان شرایطی، غلامرضا تنها ۹سال به تحصیل پرداخت. وی خود می‌گوید: “مدت ۹سال در دبستان و دبیرستان منوچهری که در همان خانی آباد قرار داشت، درس خواندم، ولی تنها خاطره‌ای که از دوران تحصیل به یاد دارم، این است که هیچوقت شاگرد اول نشدم، اما زندگی در میان مردم و برای مردم درسهایی به من آموخت که فکر می‌کنم هرگز نمی توانستم در معتبرترین دانشگاهها کسب کنم.

 

زندگی همچنین به من آموخت که مردم را دوست بدارم و تا آنجا که در حد توانایی من است، به آنان کمک کنم. حال، این کمک از چه طریقی و از چه راهی باشد، مهم نیست. هر کس به قدر تواناییش …”

غلامرضا، ورزش را از نوجوانی آغاز کرد. ورزش ابتدا برای او نوعی تفنن و سرگرمی بود. در همان اوان، خیال قهرمان شدن، مدتی او را به وسوسه انداخت اما از همان نوجوانی که تازه به فکر باشگاه رفتن افتاده بود، اعتقاد داشت که ورزش برای تندرستی و سلامت جان و تن هر دو لازم است.

شادروان تختی در مصاحبه‌ای با اشاره به فقر و مشقت زمان نوجوانی‌اش می‌گوید: “با آن که علاقه‌ی فراوانی به ورزش داشتم، مجبور بودم که در جستجوی کاری برآیم. زندگی، نان و آب، لازم داشت. برای مدتی به خوزستان رفتم و در ازای روزی هفت یا هشت تومان، کار کردم. دنیا در حال جنگ (جنگ جهانی دوم) بود، زندگی به سختی می‌گذشت.”

                       

آشنایی حقیقی تختی با ورزش و کشتی در باشگاه “پولاد” آغاز شد. وی که پیش از این گودها و زورخانه‌های فراوانی دیده بود و شیفته‌ تواضع و افتادگی پهلوانانی کشتی و ورزشی باستانی شده بود، برای نخستین بار در سال هزار و سیصد و سی و نُه به باشگاه پولاد (واقع در خیابان شاهپور سابق) رفت و به دلیل علاقه و استعداد وافری که نسبت به کشتی نشان داد مورد توجه مرحوم “حسین رضی زاده” مدیر آن باشگاه قرار گرفت.

 

تختی، خود می گوید: “رضی خان آدم خوبی بود، اگر کسی را نشان می‌کرد و می‌دید که استعداد کشتی دارد، دست از سرش بر نمی‌داشت. در گرمای تابستان لخت می‌شدیم و هر روز از ساعت دو بعد از ظهر تا چندین ساعت کشتی می‌گرفتیم، از دوش آب گرم و حمام خبری نبود. کشتی گیران برای وزن کم کردن، به خزینه می‌رفتند تشکهای کشتی را با پنبه پر می‌کردند، اما خاک و خاشاک آن، بیش از پنبه بود.”

 

تختی که پس از بازگشت از خوزستان (مسجد سلیمان) روانه‌ خدمت سربازی شده بود، در سربازخانه با استفاده از فرصتها و توجهات فراهم شده، به ‌ویژه تشویق و حمایت دبیر وقت فدراسیون کشتی که در دژبان ارتش فعالیت داشت، تمرینات کشتی خود را بار دیگر آغاز کرد. تختی خود در این باره می‌گوید: “وقتی در سال ۱۳۲۸در مسابقه‌ بزرگ ورزشی (کاپ فرانسه) شرکت کردم، در همان اولین دوره ضربه فنی شدم. اما تمرینهای جدی و سختی که در پیش گرفتم، مرا یاری کرد تا حقیقت مبارزه را درک کنم؛ اگر چه شور پیروزی در سر داشتم، اما کار و کوشش را سرآغاز پیروزی می‌دانستم.”

 

به این ترتیب تختی با تمرین و پشتکار مثال زدنی رفته رفته خود را از میان بازنده‌ها بیرون کشید و سرانجام در سال هزار و سیصد و سی در وزن هفتاد و نه کیلوگرم به عضویت تیم ملی درآمد. وی در نخستین دوره‌ مسابقه‌های کشتی آزاد قهرمانی جهان (هلسینکی، ۱۹۵۱) با وجود آن که هنوز ۲۱سال داشت، نایب قهرمان جهان شد. درخشش خیره‌ کننده‌ی تختی در رقابتهای کشتی هلسینکی که در نخستین حضور او در مسابقه‌های قهرمانی جهان و در فاصله‌ کمتر از دو سال از ورودش به میادین ورزشی داخلی اتفاق افتاد، بیش از هرچیز نمایانگر ایمان و تلاش و اراده‌ کم نظیر تختی و همچنین استعداد و مهارت فوق‌ العاده‌ او در زمینه‌ کشتی بود.

                     

 

گفتنی است در اولین دوره مسابقات قهرمانی کشتی آزاد جهان که از لحاظ تاریخی میدان معتبر و تعیین کننده‌ای برای کشتی ایران و جهان بود، تیم ملی کشتی آزاد ایران با ترکیب کامل و در هر هشت وزن آن زمان حضور پیدا کرد و با کسب دو نشان نقره (محمود ملاقاسمی و غلامرضا تختی) و دو نشان برنز (عبدالله مجتبوی و مهدی یعقوبی) در نتیجه‌ ای درخشان و غیر قابل تصور پس از تیمهای ملی ترکیه و سوئد عنوان سوم جهان را به دست آورد.

 

مسابقات سال ۱۹۵۱هلسینکی (فنلاند) برای تختی آغاز راهی بود که طی ۱۵سال آینده با کسب دهها پیروزی و فتح سکوهای متعدد قهرمانی در بزرگترین میادین بین‌المللی کشتی ادامه یافت.

شادروان غلامرضا تختی در سال ۱۳۳۱(۱۹۵۲) در نخستین حضور خود در رقابتهای المپیک با کسب شش پیروزی و قبول یک شکست در برابر “دیوید جیما کوریدزه” از شوروی صاحب نشان نقره شد. وی در این مسابقه‌ها توانست حیدر ظفر ترک را که سال پیش با غلبه بر تختی قهرمان جهان شده بود را شکست دهد.

 

تختی در دومین دوره‌ مسابقات جهانی که در خرداد ماه هزار و سیصد و سی و سه (۱۹۵۴) که در توکیو برگزار شد، در وزن هفتم (هفتاد و هشت کیلو) به رقابت پرداخت که با وجود پیروزیهای درخشان و شایستگی فراوانی که از خود بروز داد با قبول یک شکست غیر منتظره در برابر “وایکینگ پالم” سوئدی از راهیابی به فینال بازماند و در نهایت عنوان چهارمی این وزن را به دست آورد.

تختی شش ماه بعد در یک دیدار دوستانه در سوئد، «پالم» را با ضربه‌ فنی شکست داد و باخت غافلگیرانه توکیو را به خوبی جبران کرد.

 

شادروان تختی همچنین در سال ۱۹۵۵ در جشنواره‌ بین‌المللی ورشو موفق به کسب نشان نقره شد. اما سومین دوره‌ مسابقه‌های قهرمانی جهان (استانبول، ۱۹۵۷) تجربه‌ تلخی برای مرحوم تختی بود. وی که در این دوره از رقابتها، برای اولین و آخرین بار در وزن فوق سنگین آن زمان (۸۷+ کیلوگرم) کشتی می‌گرفت، به دلیل وزن بسیار کمتر نسبت به رقیبان با دو باخت حذف شد. پهلوان ایران با وجود حذف شدن در استانبول آبرومندانه کشتی گرفت و نتایجی که به دست آورد با توجه به آن که با وزن ۹۲کیلوگرم به مصاف کشتی گیران فوق سنگین رفته بود، در مجموع غیر قابل قبول نبود.

 

به عنوان نمونه «دیتریش» آلمان و «ایوان ویخریستیوک» روس، حریفان اصلی تختی در این رقابتها صد و ده کیلوگرم وزن داشتند و علاوه بر آن در وزن خود نیز از تجربه‌ خوبی برخوردار بودند.

 

در بازیهای المپیک ملبورن (استرالیا) که در آذرماه ۱۳۳۵(۱۹۵۶) برگزار شد تختی یک بار دیگر در وزن هفتم (۸۷ کیلوگرم) به مصاف رقبایی از شوروی، آمریکا، ژاپن آفریقای جنوبی، کانادا و استرالیا رفت و با شکست تمامی حریفان اولین نشان طلای خود را به گردن آویخت. این برای نخستین بار بود که دو قهرمان از آمریکا و شوروی در یک سکوی معتبر جهانی پایین تر از حریف ایرانی قرار می‌گرفتند. جهان پهلوان تختی در اسفند ماه همان سال با غلبه به مرحوم حسین نوری به مقام پهلوانی ایران دست یافت و صاحب بازوبند شد و در سالهای سی و شش و سی و هفت نیز این عنوان را تکرار کرد. جهان پهلوان تختی در سال ۱۹۵۸در بازیهای آسیایی توکیو و مسابقات قهرمانی جهان در صوفیه به ترتیب نشانهای طلا و نقره‌ این رقابتها را به گردن آویخت و در مهر ماه سال سی و هشت (هزار و نهصد و پنجاه و نه) در چهارمین دوره‌ مسابقات کشتی آزاد قهرمانی جهان که در تهران برگزار شد سومین عنوان قهرمانی جهان خود را کسب کرد. “بوریس کولایف” از شوروی تنها کشتی گیری بود که با امتیاز به تختی باخت و در ۵ کشتی دیگر رقبای مجارستانی، لهستانی، فرانسوی، بلغار و ترک تختی با ضربه‌ فنی مغلوب پهلوان ایران شدند.

 

تیم ملی کشتی آزاد ایران که در رقابتهای تهران با اکتفا به دو مدال طلای غلامرضا تختی و امامعلی حبیبی با وجود برخوردی از امتیاز میزبانی در حفظ عنوان سومی سالهای قبل نیز ناموفق بود در هفدمین دوره‌ی بازیهای المپیک (ایتالیا، هزار و نهصد و شصت) تا مکان پنجم رده بندی سقوط کرد. تختی کاپیتان تیم ملی و پر تجربه ‌ترین کشتی‌گیر ایران که در این رقابتها در وزن هفتم به میدان رفته بود، پس از پیروزی در پنج دیدار با در مسابقه‌ نهایی با قبول شکست در برابر “عصمت آتلی” از ترکیه به گردن آویز نقره دست یافت.

 

مسابقه‌های قهرمانی جهان در یوکوهامای ژاپن میدانی فراموش نشدنی برای کشتی ایران بود. تیم ملی کشتی آزاد کشورمان پس از حضور در  ۸دوره مسابقات المپیک و جام جهانی در رقابتهای جهانی ۱۹۵۹ژاپن، پر افتخار‌ترین حضور خود در تاریخ کشتی را رقم زد و با دریافت پنج نشان طلا، یک نشان نقره، یک نشان برنز و یک عنوان پنجمی به مقام قهرمانی کشتی آزاد جهان دست یافت.

 

جهان پهلوان تختی که در این مسابقات در وزن ۸۷ کیلوگرم به مصاف حریفان رفته بود با حضوری مقتدرانه آخرین مدال طلای خود را به گردن آویخت. کشتی‌گیران آزاد ایران در ششمین دوره‌ی رقابتهای قهرمانی جهان در تولیدوی آمریکا (۱۹۶۲) نیز حضوری شایسته داشتند.

تیم ملی ایران اگرچه نتوانست مقام قهرمانی خود را در این مسابقات حفظ کند ولی کسب مقام سوم جهان نیز با توجه به کارشکنیها و ناداوریهایی که در حق تختی و سایر کشتی‌گیران ایران روا شد نتیجه‌ قابل قبولی تلقی می‌شود. جهان پهلوان تختی در این مسابقات با حضور مقتدرانه در برابر «وان براند» آمریکایی، «مروید» روسی و «عصمت آتلی» که از قهرمانان صاحب نام وزن هفتم بودند از حیثیت کشتی ایران به خوبی دفاع کرد و در نهایت پس از تساوی با «مروید» جوان تنها به دلیل ۲۰۰گرم اضافه وزن نسبت به حریف از دریافت نشان طلا محروم شد و به گردن آویز نقره رضایت داد.

 

قهرمان ارزشمند ایران در شرایطی در این دیدارها شرکت کرد که از بیماری خطرناکی رنج می‌برد با این حال عشق به ملت ایران او را به مصاف با بزرگترین قهرمانان جهان کشاند. شدت بیماری تختی به حدی بود که پس از دیدار فینال سریعاً به نیویورک منتقل و روز بعد در بیمارستان بزرگ نیویورک تحت عمل جراحی قرار گرفت. در فاصله  سالهای هزار و نهصد و شصت و دو تا هزار و نهصد و شصت و شش، جهان پهلوان تختی با وجود سن بالا همچنان عضو تیم ملی ایران بود. اما تنها در بازیهای المپیک هزار و نهصد و شصت و چهار توکیو شرکت کرد که در این دیدار با بد ‌اقبالی از کسب چهارمین نشان المپیک خود بازماند و به عنوان چهارمی جهان اکتفا کرد. البته جانشینان تختی در مسابقات جهانی صوفیه (هزار و نهصد و شصت و سه) و منچستر (هزار و نهصد و شصت و پنج) ‌از دریافت حتی یک امتیاز در وزن هفتم ناموفق بودند، این امر در کنار عشق وافری که ملت ایران به جهان پهلوان داشتند، موجی از درخواستهای مردمی و مطبوعاتی برای حضور مجدد تختی در رقابتهای جهانی را برانگیخته بود. پهلوان سی و شش ساله  ایران با وجود عدم آمادگی کافی و گذشتن از مرز بازنشستگی شرکت در مسابقه های جهانی هزار و نهصد و شصت و شش (تیر ماه هزار و سیصد و چهل و پنج) تولیدو را پذیرفت.

 

تختی در مسابقات انتخابی مسابقات جهانی هزار و نهصد و شصت و شش از نظر نتایج فنی و پیروزی با ضربه‌ فنی، بهترین چهره شناخته شده و به عنوان بهترین کشتی گیر وزن هفتم ایران راهی آمریکا شده بود با این حال کارشکنیها و برخوردهای سوئی که از سوی برخی افراد و مقامات نسبت به او روا می‌شد روحیه‌ او را تضعیف کرده بود.

                        

جهان پهلوان به هنگام عزیمت به آخرین سفر خود، در میان خیل عظیم مردمی که برای بدرقه  او و همراهانش آمده بودند در گفت‌ و گو با خبرنگار “کیهان ورزشی” گفت: “هیچ چیز نمی‌تواند مرا خوشحال کند، پول، مدال طلا، عشق و حتی عشق. نسبت به این مردمی که به فرودگاه آمده‌اند، احساس شرمندگی می‌کنم. راستی چقدر محبت بدهکارم؟ من چرا باید کشتی بگیرم؟ چرا باید همراه تیم، مسافرت کنم، تا سبب این همه مراجعت باشم؟ اگر پاسخ به این پرسش را می‌دانستم من هم می‌توانستم ادعا کنم چون دیگران هستم … وقتی کسی نداند چه عاملی سبب خوشحالی‌اش خواهد شد، یقیناً نخواهد توانست بگوید چرا کشتی می‌گیرد و چرا همراه تیم مسافرت می‌کند.” تختی که بی‌امید به مصاف تازه نفسی ها و جوانان جویای نام رفته بود، متأسفانه با بدترین قرعه‌ ممکن نیز مواجه شد به طوری که پس از پیروزی پنج بر صفر در مقابل حریفی از مجارستان به مصاف «الکساندر مدوید» و «احمد آئیک» (نفرات اول و دوم این دوره از رقابتها) رفت و با قبول شکست در برابر آنها برای همیشه با صحنه‌ کشتی خداحافظی کرد.



تاريخ : جمعه 20 دی 1392 | 10:16 | نویسنده : mahdizarei |

باشگاه پرسپولیس در دی سال 1342 به دست علی عبده در اوین و جاده قدیم شمیرانات بنیانگذاری شد و در آن رشته های بولینگ، والیبال، بسکتبال فعال بود. علی عبده بنیانگذار و اولین مدیر عامل باشگاه پرسپولیس متولد 1303 بود و در رشته بوکس یک ورزشکار حرفه ای بود. او سال های در آمریکا مسولیت های ورزشی داشت ور در بازگشت به ایران نیز چند سالی رئیس فدراسیون بوکس شد. فعالیت ورزشی پرسپولیس با یک تالار بولینگ آغاز شد. عبده مدت ها اندیشه ایجاد تیم فوتبال پرسپولیس را با خود داشت . دو سال بعد پرسپولیس رشته های ورزشی خود را گسترش داد و تیم فوتبال این باشگاه در رقابت های دسته دوم باشگاههای تهران حاضر شد که تیم ضعیفی در رده دوم باشگاه های کشور محسوب می­شد.  از اعضای محبوب و ماندگار آن محمود خوردبین را می توان نام برد. دی ماه 1344 آغاز تاریخ پرافتخار پرسپولیس است.

در سال 1346 شاهین که یکی از بزرگترین باشگاههای ایران بود، منحل شد. هنگامی که شاهین منحل شد، چند باشگاه مانند پاس، راه‌آهن و عقاب در پی جذب بازیکنان شاهین برآمدند و این به معنی از هم ‌پاشیدن این تیم بود. اما با رایزنی علی عبده با پرویز دهداری و مسعود برومند، ابتدا 4 نفر از بازیکنان باشگاه شاهین به نام‌های ابراهیم آشتیانی، ناظم گنجاپور، کاظم رحیمی (به عنوان کاپیتان) و بهمن نوروزی به تیم پرسپولیس پیوستند و روز 12 شهریور 1346 در یک بازی دوستانه با  جم آبادان که در آن زمان تیم  صاحب نام و قهرمان اولین دوره جام باشگاههای ایران بود، در ترکیب تیم قرار گرفتند. پرسپولیس این بازی دوستانه را 5-1 باخت، اما حضور این 4 نفر در آن بازی زمینه ‌ساز پیوستن بقیه بازیکنان شاهین به پرسپولیس و آغاز دوره  جدیدی در این باشگاه شد. پس از آن تمامی اعضای شاهین به پرسپولیس پیوستند و محبوبیت شاهین بلند پرواز را به پرسپولیس هدیه نمودند.

           

پرسپولیس در سال 46 در مسابقات رسمی حضور نداشت و سال 47 را با بازی دوستانه مقابل استقلال آغاز کرد که اولین دربی پایتخت بود.  پرسپولیس بهار خود را در آغازین روزهای 1347 با مربیگری دهداری (کاپیتان پیشین شاهین) و سرپرستی برومند آغاز کرد. مطابق مقررات این تیم می بایست کار خود را در فوتبال از دسته سوم و یا حداکثر از دسته دوم باشگاه ها شروع کند اما انحلال چند تیم در این زمان باعث شدتا به جای مسابقات لیگ، یک سری مسابقات رده بندی در سطح باشگاه های پایتخت برگزار شود و در آن مسابقات 44 تیم به رقابت پرداختند که 4 تیم پرسپولیس، تاج (استقلال)، عقاب و پاس سرگروه شدند.

از آن پس پرسپولیس به طور رسمی وارد مسابقات باشگاهی ایران شد. این تیم در سال 1347 قدرت نمایی کرد و تمام رقیبان را پشت سر گذاشت.

پرسپولیس در سال 47 و پس از قهرمانی در مسابقات انتخابی، به عنوان اولین تیم ایرانی در مسابقات جام باشگاههای آسیا در تایلند شرکت کرد، اما با بدشانسی موفق به صعود از گروهش نشد. در مسابقات انتخابی تهران نیز به دسته اول راه یافت، اما بعد از شکست در مرحله یک چهارم نهایی جام باشگاههای تهران 1348 یک تحول بزرگ در این تیم اتفاق افتاد و طبق توافق مالک باشگاه پرسپولیس با خیامی مالک باشگاه پیکان، ستارگان پرسپولیس به جز عزیز اصلی و محمود خوردبین راهی تیم تازه تاسیس پیکان شدند. پرسپولیس سال 48 را با بازیکنان گمنامی که از بانک ملی آمده بودند، ادامه داد و در تابستان 49 پرسپولیسی ها به همراه علی پروین از پیکان به تیم خود بازگشتند. پرسپولیس در اولین دوره لیگ ایران نیز مقامی کسب نکرد، چرا که دیدار نیمه نهایی با استقلال جنجالی شد و طبق معمول سرخپوشان بازنده شدند!

در سال 1349 بازیکنان رفته، از پیکان به پرسپولیس بازگشتند و قهرمانی اولین دوره لیگ تخت جمشید را از آن خود کردند. پرسپولیس در 5 دوره برگزاری لیگ تخت جمشید با کشب دو قهرمانی و سه نائب قهرمانی، به عنوان پر افتخارترین باشگاه شناخته شد.

دهه 50 اولین دوره طلایی تاریخ پرسپولیس است. آلن راجرز انگلیسی از ستارگان پرسپولیس تیمی ساخت که در سال های اول دهه 50 با اختلاف چند گل تیم ها را شکست می داد و بازی های تماشایی به نمایش می گذاشت. پرسپولیس با راجرز در سال 1350 قهرمان لیگ ایران شد و در حالی که خود را آماده میزبانی جام باشگاههای آسیا می کرد، به ناگهان مسابقات لغو شد و فرصت افتخارآفرینی در آسیا به همین سادگی از دست رفت.

در سال 1351 پرسپولیس اعلام حرفه ای شدن نمود و بازیکنان حرفه ای تیم در مسابقات دوستانه خارجی و بازیکنان آماتور نیز در مسابقات باشگاههای تهران حضور می یافتند. اما پروژه فوتبال حرفه ای پرسپولیس با عدم همراهی سایر باشگاهها با شکست روبرو شد. سال 1352 در اولین دوره لیگ تخت جمشید، پرسپولیس بدون شکست قهرمان شد. در همین سال بود که سرخپوشان در دربی با 6 گل استقلال را شکست دادند. پرسپولیس از روز 19 دی 1350 تا 4 خرداد 1353 به مدت 865 روز در مسابقات لیگ بدون شکست باقی ماند. سرخپوشان طی این مدت در 43 بازی موفق به کسب 32 برد و 11 تساوی شدند و رکوردی را از خود بر جای گذاشتند که در تاریخ فوتبال ایران بی نظیر است. پرسپولیس با رکورد 43 بازی بدون باخت که در سال 1353 ثبت شده بود تا 21 سال بعد رکوردار آسیا بودند. استادیوم اختصاصی باشگاه با نام آپادانا در سال 1353 به بهره برداری رسید و حتی در بازی های آسیایی 1974 تهران نیز مورد استفاده قرار گرفت، اما به علت هزینه های بالای نگهداری به راه آهن فروخته شد و هم اکنون مورد استفاده این باشگاه است.
در سال 1354، پرسپولیس با یک مربی جوان به نام بیوک وطن خواه برای دومین بار لیگ تخت جمشید را فتح کرد. وطن خواه بدون باخت تیم را قهرمان کرد و رکورد دیگری در تاریخ پرسپولیس ثبت کرد. پرسپولیس در لیگ های 55 و 56 به نایب قهرمانی دست یافت. بعد از پیروزی انقلاب، پرسپولیس در اولین جام رسمی باشگاههای تهران با شکست پاس قهرمان شد و در مسابقات انتخابی باشگاههای تهران در سال 59 نیز با 7 برد پیاپی و یک گل خورده به دسته اول راه یافتند.
 

در سال 1350 نخستین لیگ حرفه ای فوتبال ایران با نام تخت جمشید شکل گرفت و پرسپولیس هم تلاش نمود خود را با استانداردهای حرفه ای تطبیق دهد اما به دلیل فقدان زیر ساخت های فوتبال حرفه ای در کشور این ایده به صورت کامل به فرجام نرسید.

پس از انقلاب اسلامی، این تیم دچار بحران نفرات شد و بازیکنانش به کلی عوض شدند و تعداد بسیار اندکی از بازیکنان قدیمی باقی ماندند. باشگاه پرسپولیس در سال 1365 تحت پوشش بنیاد مستضعفان و جانبازان قرار گرفت که پس از مدتی بنیاد از اداره این باشگاه خودداری کرد و در این زمان با توجه به موقعیت این باشگاه، سازمان تربیت بدنی، خود اداره آن را عهده دار شد.

پرسپولیس دهه 60 را با مربیگری علی پروین آغاز کرد و با او نیز به پایان برد. سال های ابتدایی دهه 60 برای سرخپوشان پر از اتفاق بود، اما تیم پرسپولیس روزهای پرافتخاری را برای هواداران رقم زد. به جز قهرمانی باشگاههای تهران در سال 61، پرسپولیس افتخار قابل ذکری بدست نیاورد، اما از سال 1365 تا 1369 این تیم 5 بار پیاپی قهرمان تهران شد و در سال های  66  و 70  دو بار قهرمان جام حذفی ایران شد. پرسپولیس در سال 66 علاوه بر جام باشگاههای تهران و جام حذفی ایران، جام حذفی تهران را نیز فتح کرد و با یک سه گانه ، سال رویایی را رقم زد. باشگاه پرسپولیس در سال 65 به بنیاد مستضعفان واگذار شد و در همین سال نام آن نیز به پیروزی تغییر یافت. بعد از 3 سال، باشگاه دوباره به سازمان تربیت بدنی بازگردانده شد و عباس انصاری فرد مدیرعامل آن شد. در اواخر دهه 70 بود که با ثبت شرکتی با نام پرسپولیس زمینه ساز دعواهای حقوقی در یک دهه بعد شد. پرسپولیس در اولین دوره جام در جام آسیا به مقام قهرمانی رسید و با این قهرمانی ارزشمند وارد چهارمین دهه عمر خود شد.

           

پرسپولیس از سال 1370 با آغاز مجدد لیگ فوتبال تحت عنوان جام آزادگان دور جدیدی از فعالیت های خود را آغاز کرد و پیوسته با وجود تغییرات گسترده و متعدد در مدیرت باشگاه توانست موقعیت خود را به عنوان یکی از سه باشگاه برتر کشور با کسب مقام های نخست، دوم و سوم حفظ کند.

در آذرماه سال 72 باشگاه به وزارت معادن و فلزات واگذار شد و امیر عابدینی به عنوان مدیرعامل کار خود را آغاز کرد. در لیگ 73 سرخپوشان یک گام تا قهرمانی فاصله داشتند، اما بازی جنجالی مقابل استقلال همه رویاهای سرخپوشان برای قهرمانی را نقش بر آب کرد. ورود استانکوی کروات در سال 74 تحولات مهمی را در بازی تیم پرسپولیس ایجاد کرد و سرخپوشان فاصله خود را به بهمن جبران و در نهایت قهرمان شدند. سال 75 قهرمانی لیگ برای دومین بار تکرار شد ، و پرسپولیس در جام باشگاه های آسیا به مقام سومی دست پیدا کرد. پرسپولیس در این سال ها اسکلت اصلی تیم ملی را تشکیل می داد و بازیکنان این تیم در قالب تیم ملی در جام ملت های 1996 و مقدماتی جام جهانی 1998 موفقیت های ملی را رقم زدند. همین حضور پرشمار پرسپولیسی ها در تیم ملی باعث شد تا در سال 76 پرسپولیس از لیگ آزادگان کنار بکشد.

سال 77 با بازگشت پروین به پرسپولیس آغازگر دوران جدیدی از موفقیت های سرخپوشان بود. پرسپولیس دو سال پیاپی قهرمان لیگ شد. در فصل  77 علاوه بر لیگ، قهرمان جام حذفی نیز شد. پرسپولیس در فاصله سال های 77 تا 79 طی 33 بازی بدون باخت باقی ماند که رکورد جدیدی در فوتبال ایران بود. در این مدت پرسپولیس 18 برد و 15 مساوی بدست اورد. سرخپوشان پایتخت در اواخر دهه 80 دو بار دیگر مقام سومی جام باشگاههای آسیا را کسب کردند.
 

این باشگاه در سال 1380 با آغاز لیگ حرفه ای فوتبال ایران (لیگ برتر) در میان 14 تیم برتر ایران قرار گرفت.

دهه هشتاد با دعواهای مدیریتی و جنگ سهام آغاز شد. پرسپولیس در این دهه روزهای پرفراز و نشیبی را پشت سر گذاشت ؛ از قهرمانی تا نتایج بد و ضعیف مقابل حریف سنتی. پرسپولیس دهه 80 را با یک قهرمانی دراماتیک در لیگ برتر آغاز کرد، آن هم در حالی که دعواهای مدیریتی تمرکز بازیکنان و مربیان را بر هم زده بود. پرسپولیس در آخرین روزهای سال 80  با حکم دادگاه رسماً به تربیت بدنی واگذار شد تا بدین ترتیب دعواهای حقوقی و جنگ سهام در پرسپولیس به پایان برسد. تغییرات پیاپی مدیران و مربیان یکی از ویژگی های این دهه بود.

طی این 10 سال در باشگاه پرسپولیس شاهد 10 تغییر مدیریتی و 12 تغییر روی نیمکت بوده ایم. پرسپولیس در فصل 87-86 و علیرغم اینکه 6 امتیازش از سوی فیفا کم شد،  در روز پایانی و در دقیقه پایانی لیگ برتر به قهرمانی دست یافت که مثل اولین قهرمانی این تیم در لیگ برتر دراماتیک بود.

اما این موفقیت ها در لیگ برتر پایدار نبود و فقط  در دو سال پایانی این دهه بود که  پرسپولیس با علی دایی دو بار پیاپی در سال های 89 و 90قهرمان جام حذفی شد. اختلافات دایی با مدیریت باشگاه باعث جدایی این مربی و جانشینی حمید استیلی شد، اما پرسپولیس با این مربی هم توفیقی نداشت تا اینکه پس از حضور رویانیان در راس باشگاه، مصطفی دنیزلی به روی نیمکت پرسپولیس بازگشت . پس از وی مانوئل ژوزه و یحیی گل محمدی روی نیمکت این تیم نشستند که با پرسپولیس در فصل 92-91 به مقام نایب قهرمانی جام حذفی دست پیدا کرد.

پرسپولیس پر افتخارترین تیم حاضر در لیگ برتر کشور است. این تیم دو بار در فصل های 79-80 (اولین دوره) و 86-87 (هفتمین دوره) در لیگ برتر و 9 بار در مجموع مسابقات سراسری کشور به عنوان قهرمانی رسیده است.

            

طبق لیستی که از سوی کنفدرسیون فوتبال آسیا ارائه شده، پرسپولیس به عنوان پر طرفدارترین تیم آسیا انتخاب شده است. دالیان واندا چین و الهلال عربستان هم در مکان های بعدی قرار دارند.



تاريخ : سه شنبه 17 دی 1392 | 17:45 | نویسنده : mahdizarei |

گرداب سنگی یا به گویش لری گِردآو بَردینَه، یکی از آثار تاریخی بر جای مانده از دوره ساسانیان است و در بافت قدیمی شهر خرم‌آباد قرار دارد. گرداب سنگی، بنایی مدور متشکل از یک دیواره عظیم سنگی است که به صورت مدور دور تا دور چشمه‌ای فصلی احداث شده است. این بنا دارای دریچه‌ای برای هدایت و توزیع آب آشامیدنی و بهره‌برداری از آسیاب‌ها بوده است.

       



تاريخ : سه شنبه 17 دی 1392 | 11:22 | نویسنده : mahdizarei |

                                      قلعه فلک الافلاک در زمستان     

            



تاريخ : سه شنبه 17 دی 1392 | 11:15 | نویسنده : mahdizarei |

                                            افتخار ایران:علی صادقی

                 



تاريخ : سه شنبه 17 دی 1392 | 11:6 | نویسنده : mahdizarei |

                                       



تاريخ : سه شنبه 17 دی 1392 | 11:2 | نویسنده : mahdizarei |

1.پارسا پیروز فر

2.مجید اخشابی

3.حدیث فولادوند

4.پرستو صالحی

5.امین زندگانی

6.بهنوش بختیاری

7.بهنوش طباطبایی

8.رضا شفیعی جم

9.مهناز افشار

10.محمدرضا گلزار

11.هدیه تهرانی

12.نیکی کریمی

13.مریلا زارعی

14.حسام نواب صفوی

15.چکامه چمن ماه

16.پگاه آهنگرانی

17.پژمان بازغی

18.بهرام رادان

19.میترا حجار

20.لاله اسکندری

21.ترانه علیدوستی

22.بهزاد محمدی

23.داریوش فرضیایی

24.ساناز سماواتی

25.محمد سلوکی

26.مهدی امینی خواه

27.رضا صادقی

28.سمیرا مخملباف

29.فرزاد حسنی

30. احسان علیخانی

31.شهره لرستانی

32.سام درخشانی

33.نگار فروزنده

34.امیر کریمی

35.مجید صالحی

36.مهراج محمدی

37.یکتا ناصر

38.داوود منفرد

39.ارژنگ امیر فضلی

40.شیلا خداداد

41.کامبیز دیر باز

42.سحر زکریا

43.مجید حاجی زاد

44.پولاد کیمیایی



تاريخ : پنج شنبه 12 دی 1392 | 11:53 | نویسنده : mahdizarei |

 

-کامبیز دیرباز : این بازیگر نیاز به توضیح خاصی ندارد همه میدونن که پرسپولیسیه.

2-مازیار فلاحی : این خواننده در برنامه تحویل سال 91 حضور داشت و احسان علیخانی از وی پرسید پرسپولیسی هستی ؟ مازیار فلاحی هم گفت بله .

3-محسن افشانی : خیلی از استقلالی ها این بازیگر را استقلالی کردن ولی در مراسمی محسن افشانی از فتح ا... زاده پیراهن پرسپولیس را هدیه گرفت و در آنجا تاکید کرد که یک پرسپولیسی صد آتیشه هست.

4-مهناز افشار: این بازیگر اهل فوتبال نیست اما استقلالی ها دوست دارن با فتوشاپ استقلالیش کنن در حالی که وی گفت نه پرسپولیسیم و نه استقلالی ولی پارسال موقعی که علی کریمی از طرف ژوزه اخراج شد برای علی کریمی نامه نوشت ولی برای فرهاد مجیدی نامه ننوشت پس یک قدم به پرسپولیس نزدیک تره .

5-فرزاد فرزین : این خواننده یک آهنگی در مورد پرسپولیس خونده .

6-رضا رشیدپور:این مجری برای شبکه ماهواره ای پرسپولیس تی وی انتخاب شده ..

7-فرزاد حسنی : این مجری هم برای پرسپولیس تی وی مانند رشیدپور انتخاب شده است .

8-یوسف کرمی : این تکواندو کار در مصاحبه ای آرزو کرده بود که سردار رویانیان رشته تکواندو را برای پرسپولیس افتتاح کنه .

9-یوسف کرمی : ما دوتا یوسف کرمی داریم یکی تکواندو کار و یکی مثل ماهی صفت میره جوک و ادای پروین و فردوسی پور رو در میاره او پارسال در جشن نیمه شعبان پرسپولیس دعوت شد و از سردار خواهش کرد که کارت پرسپولیس را به وی هدیه دهد .

10-محمود شهریاری و احمدزاده : این دو مجری در جشن نیمه شعبان پرسپولیس شرکت کردن .

11-محمدرضا فروتن : این بازیگر هم در ویژه نامه نوروز پرسپولیس 92 شرکت کرده است .

12-بهداد سلیمی : بدون شک قویترین مرد دنیا هم پرسپولیسیه و نیاز به توضیح نداره .

13-سیامند رحمانیان : این هم نیاز به توضیح نداره .

14-احسان حدادی : این آقا هم نیاز به توضیح نداره .

15- محمد بنا: بهترین مربی کشتی جهان چند بار خاطره 6 تایی ها را به استقلالی ها یادآوری کرد.

16-غلام محمدی : او هم یکی از بهترین مربی های کشتی ایرانه و مربی پرسپولیس جویبار هم هست .

17-شهنام شهابی : استقلالی ها خیلی این آقارو دوست دارن ولی اگه برنامه گلخانه رو در رمضان 90 دیده باشن دیگه هیچ وقتد خودشونو ضایع نمیکنن.

18-محسن یگانه : در برنامه ای تاکید کرد که پرسپولیسیه و همین طور در فصل پیش چند باری تو تمرینات پرسپولیس حضور یافت .

19-احسان علیخانی : این مجری نیازی به توضیح نداره .

20-علی ضیاء:بازم نیازی به توضیح دادن نداره همه میدونن که پرسپولیسیه .

21- سیاوش مفیدی : در مسابقه 4 باغ تاکید کرد پرسپولیسیه .

22- سیاوش عباسی : کارگردان خنده بازار بعد از تراکتورسازی طرفدار تیم پرسپولیسه .

23-شجریان : این خوش صدا با اینکه آهنگ سرود رسمی سپاهان رو خونده ولی پرسپولیسی بودن خودشو با حضور در استادیوم در هر بازی پرسپولیس ثابت کرده .

24- شهرام شبپره : من چیز زیادی نمیدونم اما شنیدم که در زمان شاه از پرسپولیس طرفداری میکرده و بازی های پرسپولیسو به استادیوم میرفته .

25-یاس : استقلالی ها خیلی یاس رو دوست دارن ولی تو سال 91 تو صفحه فیسبوکش 6تای شدن الشباب رو تبریک گفت

26-پژمان بازغی: اگر زرنگ باشید میتوانید وی را در استادیوم آزادی ببینید.

27-مهراوه شریفی نیا : در برنامه ای سخت با امیر جعفری کری میخوند ودر آخر امیر جعفری رو قهوه ای کرد.

28-ملیکا شریفی نیا : مهراوه شریفی نیا تاکید کرد که اگه ورود خانوما به استادیوم آزادی آزادشه من و ملیکا همه ی بازی های پرسپولیس رو تو استادیومیم .

29-کامران و هومن : این دو خوش صدا که اسنقلالس ها دوستش دارن در برنامه پی ام سی برد دو بر یک پرسپولیس در دربی را تبریک گفتند.

30-زهرا اشراقی : همسر محمد رضا خاتمی برد پرسپولیس را مقابل الشباب  تبریک گفت .

31-امیر تتلو : یکدفعه با تغیی چهره ضایع بازی دربی رو به استادیوم رفت ولی زود لورفت اینو هم بگم امیرتتلو تایید کرد که اون خودش بود.

32-آرمین 2ای اف ام: در برنامه پی ام سی با صدای بلند گفت پرسپولیس سرور استقلاله.

33-خاتمی : از رییس جمهور سابق ایران پرسیده شد که پرسپولیسیه یا استقلالی وی در پاسخ گفت (( از سن من گذشته ولی پسرم استقلالیه و مخالف سر سخت منه )) اصلا بیشتر نماینده های مجلس پرسپولیسیه .

34-منصور : وی با جمشید سخت کری خونی میکنه .

35-باران : همتون آهنگ معروف زیادی رو که شنیدید حیف که من عکسی ازش ندارم ولی یک عکسی با بهزاد گرفت که تو اون جفتشون عدد 6 رو به استقلالی ها یادآوری کردن هیچ فتوشاپی در کار نیست چون اون زمان زیاد معروف نبود . اینم بگم بهزاد داداش بارانه . (سر رگم با این خواننده شرط میبندم )

36-امین حیایی : در پشت صحنه ای فیلمی ( فکر کنم ساخت ایران ) با کارگردان فیلم داشت کری میخوند

37-حامد بهداد : او هم در مصاحبه ای گفت تو هر بازی پرسپولیس اگه بیکار باشم جام تو استادیوم آزادیه

38-جواد رضویان : استقلالی ها این بازیگر رو دوست دارن اما تو برنامه نیمروز تاکید کرد که پرسپولیسیه

39-دی جی مامسی : میتونید از سایت پرسپولیس آهنگ زیبای وی رو درمورد پرسپولیس دانلود کنید

40-حسین تهی : چند بار عکس هاش تو استادیوم آزادی لو رفته میتونید یه سرچ کوچیک کنید .

41-سعید راد : در مصاحبه ای گفت که بازی پرسپولیس و داماش تو جام حذفی رو میخوام از نزدیک ببینم

42-امیر حسین رستمی : در رمضان 90 در شیکه 5 تو برنامه ای گفت که من تا دبیرستان پرسپولیسی بودم ولی از اونموقع به بعد من دیگه فوتبال رو دنبال نکردم اما کامبیز دیرباز تو مصاحبه ای گفت ((امیر حسین رستمی ناز میکنه فوتبال میبینه هیچ حتی یه پرسپولیسیه صد آتیشست))

43-مهران غفوریان : اگه تو پرسپولیسی بودنش شک دارید میتونید برید شام ایرانی رو بخرید و شکتون برطرف شه .

44-الناز شاکردوست : بعد از پیروزی پرسپولیس بر استقلال تو برنامه ای در تلویزیون با یک مجری استقلالی کری میخوند که شعار چند دقیقه،چند نفره ، 10 دقیقه ، 10 نفره رو به وجود آورد و مجری استقلالی رو قهوه ای کرد .(این روز ها همه استقلالی ها رو قهوه ای میکنند شما چطور )

45-اصغر فرهادی : بهترین کارگردان ایران به صراحت گفت که من پرسپولیسیم و میخوام زندگینامه بهترین های ایرانو بسازم که علی کریمی هم جزعی از اون هاست

46-جواد هاشمی : زیاد گاف نداده که پرسپولیسیه ولی ضایس هر موقع میخواد از پرسپولیس تعریف کنه یه جوری تعریف میکنه که همه بفهمن پرسپولیسیه نمونش تو برنامه ی تمجید از برترین های لیگ دوازدهم موقعی که اسم کاندیداهای پرسپولیس میومد چنان فریاد میزد که انگار اسم خودش دراومده .

47-مصطفی زمانی : انصافا خودم نمیدونم ولی هر سایت و وبلاگی که رفتم یوزارسیفو پرسپولیسی دونستن . اما من الکی مدرک نمیارم که نگید مدرکات الکیه

48-رضا هیتلر : میتونید آهنگ زیباش رو در مورد پرسپولیس تو سایت پرسپولیس دانلود کنید و لذت ببرید

49-موسوی : بهترین مدافع دنیا تو والیبال احساس امیدواری از قهرمانی پرسپولیس تو جام حذفی کرد .

50-هومن برق نورد : در برنامه ی نوروزی سال 91 با صراحت و جدیت تمام پرسپولیسی بودنش رو تاید کرد

51-امیر معروف : زمانی که والیبال ایران تو لیگ قهرمانان دنیا راه پیدا کرد وی باخوشحالی تمام گفت اگه سردار رو ببینم بهش میگم بازیم حرف نداره و منو فوتبالیست کنه

52-هوشنگ حریرچیان : پدر نیما افشا رو که میشناسید در برنامه نوروز 91مهمان برنامه شبکه دو بود و آزاده نامداری هم مجری آن برنامه بود و خاطره زیبای 6 تای هارو به خانوم آزاده نامداری یاد آوری کرد .

53-بهنوش بختیاری : این بازیگر برنده جایزه  در مسابقه پیامکی روزنامه پرسپولیس شد  .

54-مسعود کیمیایی : این کارگردان خوب ایران اینقدر پرسپولیسی هست که حتی یک مستند از زندگینامه علی پروین ساخته است .

55-حسین سلیمانی : اگر فیلم مهر مادری را دیده باشید حسین سلیمانی را دیده اید کرگردان این فیلم گفته که من سر ایتقلال و پرسپولیس با این بازیگر کل داشتم آخرشم یک کت و شلوار به حسین بدهکار شدم ( کارگردانه هم قهوه ای شد )

56-نیوشا ضیغمی : انصافا این رو هم نمیدونم ولی استقلالی ها هم اینو پرسپولیسی میدونن .

57-عادل فردوسی پور : بدون شک بهترین گزارشگر ایران پرسپولیسیه به دو دلیل -1- مزدک میرزایی گفته عادل پرسپولیسیه -2-بعداز شکست پرسپولیس از سپاهان تو فینال جام حذفی ، عادل گفت(پرسپولیس کاملا از سپاهان سرتر بود همچی داشت خوب پیش میرفت ولی حیف شد)

58-پیمان یوسفی : تو گلخانه داشتن با وی مصاحبه میکردن بعداز چند دقیقه پشت صحنه ی برنامه فوتبال برتر رو داشت نشون میداد که وقتی برای پرسپولیس پنالتی گرفته شد چهره ی پیمان یوسفس رو نشون داد که اگه دقت کنین میبینین که از خوشحالی میپره بالا .

59-مریم حیدرزاده : این شاعر ترانه های کامران و هومن و... که به تازگی آهنگی هم برای  خانوم مرحومه عسل بدیعی خونده میباشد وی به تازگی شعری برای پرسپولیس ساخته و در حال اجرا میباشد.

60-سعید محمدی : میتونید آهنگ زیباش رو دانلود کنید

61- پوریاپورسرخ : خیلی ها از جمله روزنامه  استقلال جوان عاشق این بازیگرن چون که یک عکس از این بازیگر میزارن و میگن آره پورسرخ استقلالیه ولی کور خوندن چون خودش گفت من ((پرسپولیسیه شیش آتیشه هستم از طرفی هم با علی کریم رفیق صمیمی هستم )) حالا منم یک مدرک دیگه میارم :بازی پرسپولیس و نفت آبادان در لیگ یازدهم رو که یادتونه همون بازی که علی کریمی به خاطر گرفتن کارت قرمز محروم بود و به عنوان تماشاگر ویژه حضور داشت یادتونه ؟ کنار علی کریمی ،  پوریا پورسرخ نشسته بود تلویزیون هم نشون داده بود .

62-ارسلان قاسمی : اما بازیگر پدیده ما هم پرسپولیسیه پارسال تو برنامه صبح به خیر ایران دعوت شده بود و گفت زنده باد پرسپولیس

63-مرتضی احمدی : وی هر وقت میخواست در فیلمی بازی کنه شرط میزاشت که موقع بازی پرسپولیس بازی رو ببینه بعد بیاد سر صحنه .

بر گرفته از وبلاگ perspoliskabir6.blogfa.com



تاريخ : جمعه 6 دی 1392 | 16:18 | نویسنده : mahdizarei |
صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد
.: Weblog Themes By VatanSkin :.